ریحانه دنیای پدر و مادر
| ||
چهارشنبه 90.10.10 تولد 9 ماهگی ریحانه! زمان میگذرد و ما در هیاهوی زمان گم شدهایم از اول خلقت، تنها زمان است که با چند عدد و دو سه عقربه، لجام گسیخته و سرکش یکه تازی میکند و به پیش میرود و از حضرت آدم تا ثانیهای پیش که کودکی به دنیا آمد، همه را به دنبال خود می کشد! ریحانه جان! اکنون که تو به سن 9 ماهگی رسیدهای، من نمیخواهم این لحظات قشنگ بزرگ شدنت را در میان واژههای تکراری همچون مشکلات، بیوفائی دنیا، غم زمانه و ... به دست کلمهای چون فراموشی بسپرم و در اکنونِ خودم گم شوم و شاهد روز به روز بزرگ شدنت و لحظه به لحظه خنده های قشنگ و گاهی گریه های شیرینت نباشم. نمیتوانم از کنار این همه خوشبختی به سادگی بگذرم و نتوانم لحظههای کودکی ات را حس کنم! بلکه با ثبت بخشی از احساساتم در این وبلاگ یادآور خاطرات این روزها باشم و تو نیز بعدها با دیدن این دل نوشتههای پدری که تنها هدیه زیبای این دنیا به او تو هستی و تو بودی و خواهی بود بدانی که: دوستت دارم ریحانه در 9 ماهگی، آهنگ تولدش را می نوازد
[ پنج شنبه 90/10/15 ] [ 4:48 عصر ] [ حمید ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |